اسـتـکــان هـای خـالــی را که نـگاه مـیـکـنـم
گـلـویــم بـه خـاطـر
چـای هـایـی که بــا تـــــو نـخـورده ام
چـقـــدر مـیسـوزد . . .
آغوشت هر شب لانه ایست برای جا گذاشتن تمام دلتنگی هایم...
حضورت را دوست دارم...
و نوازش دستانت را..
که تمام خستگی هایم را به باد می سپارد ...
اسمت ، بدجور به لب هایم می آید
صدایت که می کنم
زیبا می شوم ...
آسمـان هـم بـاشی
بـغلت خـواهــم کـرد ...
فکر گستـردگی واژه نباش ...
هـمه در گـوشه ی تـنهایـی مـن جا دارنـد ...
از یه جایی به بعد عادت می کنی دیگه منتظر زنگ یا SMS کسی نباشی!...
از یه جایی به بعد صدای زنگ گوشیت رو هم فراموش می کنی!...
از یه جایی به بعد تویی که گوشیت از رگ گردن هم بهت نزدیکتر بود
تا یه وقت SMS اون بی جواب نمونه یا جوابش دیر نشه
می بینی که هی گوشیت رو تو جاهای مختلف فراموش می کنی!...
از یه جایی به بعد خوشبختی یعنی یک SMS از اون!...
از یه جایی به بعد شنیدن صداش میشه آرزوت!...
از یه جایی به بعد می فهمی که مدت هاست به فنا رفته ای!